پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ب.ظ
میبارد
و در این موج غباری باران رحمتش بارید
چه لطیف است عشقش
حتی اگر گوش منتظری باز هم نشنود
*****************************************
در زندگی گر کورسویی باشی
گر چراغی سوسو زنان باشی
سینه ستبر کن
دل به دریا بزن
نورت فانوسی است، در تاریکیِ دریا
*******************************************
گاه از ترس درونم عصیان میکنم
و گاه با لذت بودنم میگریم
در تاریک ترین روزها، زندگی را خواندم
و در جوش خروشش جوشیدم
و اکنون چون ابری گریان میبارم
بر پهنای آفاق ظلمانیش